……..روز های زیادی از اونموقع گذشته نه ساله بودم که انقلاب شد بااینکه در شهر کوچکی زندگی می کردیم ولی یادمه که اونجا هم مردم با امام همراه بودن
بابام یه روز سرد پاییزی وقتی از کارش برگشت خونه یه عکس سیاه وسفید دستش بو د با شوق کودکانه پرسیدم : عکس کیه بابا؟
بابام گفت امام خمینی…..
واین اولین آشناییم شد با انقلاب
سالهای مدرسه دهه فجر برام معنای اومدن بهاررو داشت وحالا بعداینهمه سال وبا همه مشکلات بازم بااومدنش هیجان وشوق کودکی ونوجوانیم رو برام تداعی میکنه
بازم با اومدنش شادی بچه گی هام بهم برمیگرده ای کاش زمان همونجا متوقف می شد ……
فردا دهه فجر شروع میشه ولی برای بچه هامون اون شادی رو نمیاره ….
ما خوب عمل نکردیم
امام ببخش اینهمه کوتاهی رو ……
خاطرات من